خسیسی به خانمش گفت: تا می رم پشت بام و برمیگردم ، 2 تا تخم مرغ درست کن. مرد به پشت بام رفت و بیچاره پایش به چیزی گیر کرد و از بام سقوط کرد. هنگام سقوط وقتی از کنار پنچره آشپزخانه می گذشت ، فریاد زد: یکی درست کن ، یکی درست کن.
بچه به مامان می گه : ناهار چی داریم؟
مادر با عصبانیت می گه : زهر مار!
بچه می گه : آخ جون ، از شر املت راحت شدیم.
یکی میره دزدی ، صاحب خونه بیدار میشه می گه : کی اونجاست؟ دزده میگه : هیچکی ، گربست ، بع بعععع.
بعضی ها به زنشون میگن: اینقدر حرف نزن ، سرم رو بردی. بعضی دیگه که سیاست بیشتری دارن می گن : وقتی لبهای قشنگت رو می بندی ، صورتت خیلی جذاب تر و خوشگل تر میشه.
فیله میره خواستگاری مورچه ، مورچه قبول نمی کنه. فیله می پرسه: خوب دلیلشو بگین مارو قانع کنید.
مورچه میگه : آخه اگه خدانکرده بمیری تا آخر عمرم باید برات قبر بکنم.
کچلی میره آرایشگاه ، تا میرسه همه می خندند. کچله سرش رو بالا می گیره و می گه: مگه چیه؟ تشنمه ، اومدم آب بخورم ، خنده داره؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر